آیا مردم  رهبر خود را انتخاب می کنند و یا رهبر مردم خود را انتخاب می کند؟

با توجه به مقاله ی ذات البروج مشخص شد که هرنظام طبیعی در عالم دارای سیستم طبقاتی است .حال برای مطالع ی بیشتر یکی از چرخه ها و نظامها را بادقت بیشتری نگاه می کنیم تا بتوانیم در یابیم که خداوند در عالم نظامها ی مختلف را بر چه پایه و اساسی بنا کرده است و از آنجا که خداوند معلم حقیقی و بدون نقص بشریت است بنابراین می تواند بالاترین الگوی عملی برای ما در زندگی روزمره باشد .

 

چرخه ی حیوانات را نگاه کنید . یک گروه از حیوانات تنها گوشت خوار هستند . یک گروه از حیوانات همه چیز خوار هستند و یک گروه از حیوانات تنها گیاه خوار هستند . اما با دقت بیشتر در میابیم که در این سه گروه یک گروه مستقل از دیگری است . به عبارت دیگر یک گروه برای بقا احتیاجی به گروهای دیگر ندارد . مثلا گوسفند برای بقای خود احتیاجی به شیر ندارد چرا که گیاه خوار است و می توان گفت که کاملا در چرخه ی حیوانی قرار ندارد ولی گوشت خوارانی مانند شیر برای بقای خود حتما به حیوانات دیگر وابسته هستند . و همه چیز خوارها هم که گروه واسط هستند.باکتری ها را و بسیاری از تک سلولی ها و چند سلولی ها جزو گروه گیاه خواران به حساب می آیند . بنابراین کثرت این گروه کاملا قابل درک است و می توان ادعا کرد که گیاه خواران نه تنها خود وابسطه به گروه حیوانات نیستند بلکه تیغه ی زیرین هرم را تشکیل می دهند که کثرتشان از بالا دستی ها بسیار بیشتر است . و روی اینها همه چیز خواران و روی اینها گوشت خوارانی قرار دارند که تعدادشان بسیار کمتر است .

اما برای نزدیک شدن به جوابمان باید یک سوال داشته باشیم که اگر عدم وجود چه گروهی می تواند بنیان و هرم حیوانی را بپاشد ؟اگرحیوانات گوشتخوار نباشند درست است که هرم ناقص می شود ولی هنوز هم گروه های حیوانی زیادی بقای خود را دارند ولی اگر گیاه خواران نباشند تمام هرم حیوانی از هم می پاشد . پس به راحتی می توان نتیجه گرفت که در هر نظام و گروهی آن قسمت که در تیغه و کفه ی زیرین هرم هستند تعیین کننده های اصلی  سرنوشت آن هرم خاص می باشند . یک مثال دیگر :اگر شرکت تولید کننده ی لبنیات مشتری نداشته باشد آیا باز هم می تواند فعالیت کند ؟و اصلا می تواند بقا داشته باشد ؟ولی اگر مردمی علاقه مند به لبنیات وجود داشته باشند بالاخره می توانند یک کارگاه لبنیاتی درست کنند . درست به همین دلیل است که خداوند در قرآن می فرماید تا مردم نخواهند من حال هیچ قومی را تغییر نخواهم داد .و علت اصلی آن هم همین است که این مردم هستند که چون دارای کثرت زیرین هرم هستند تعیین کننده ی سر نوشت آن هرم هستند .

اما در قرآن به آیه ی عجیب دیگری بر می خوریم و آن اینکه خداوند فرموده اند اگر بخواهم قومی را غذاب بدهم رهبران فرعونی و ستمگر بر آنها می گمارم .

با توجه به این آیه و آیه ی قبلی که این مردم هستند که سرنوشت خود را انتخاب می کنند آیا تناقضی در آیات وجود دارد ؟جواب این است که خیر ،تناقضی وجود ندارد .بلکه روند هرم اینگونه است که لایه های زیرین که کف اصلی زیرین هرم را می سازند وقتی تغییر بکنند ،با توجه به این تغییر چون خداوند تقدیر کننده است (سوره ی اعلی آیات 2و 3که خداوند فرموده است من تقدیر می کنم و هدایت می کنم )بنابراین وقتی لایه های عموم مردم وقتی روش و مسلک زندگی خود را تغییر می دهند و افکار خود را عوض می کنند خداوند با توجه به این تغییر روش و سلک زندگی حاکمان بالا دستی را تغییر می دهد. بنابر این مردم می خواهند و خداوند بنابر حکمت خود بنیان می گذارد .

حتما در مورد حکومت امام زمان هم همین گونه است تا مردم دنیا نخواهند و روش و شیوه ی فکری خود را تغییر ندهند و عوض نکنند خداوند حکومت عادلی را نخواهرد آورد به همین دلیل است که امام صادق (ع) فرموده اند هرکس برای ظهور مهدی ما وقت تعیین کند کافر است .چرا که تنها این خداوند است که از دل و افکار درونی مردم عالم خبر دارد و بر اساس شیوه و روش زندگی آنها روند و دولتهای حاکم را تغییر می دهدنه کس دیگری .

                                            اللهم عجل ولیک الفرج   

نوشته شده در سه شنبه 90/1/9ساعت 5:22 صبح توسط آ.معماری نظرات ( ) |